دخترک پرسید از مادرش :
؛میشود از آسمان ستاره چید وکلبه ی مان را نورباران کرد؟؛
مادر آهی کشید وگفت :
؛هر شب که تو به خواب میروی من ستاره میچینم زآسمان چشمانم